کشاورزی ارگانیک در ایران ـ بخش دوم

کشاورزی ارگانیک در ایران ـ بخش سوم

کاربرد دانش بومی در کشاورزی ارگانیک

باید به این نکته واقف بود که کشاورزی ارگانیک حوزه نوینی از کشاورزی است. این در حالی است که کشاورزی در ایران اغلب به صورت سنتی انجام می‌شود. همین امر ما را در حرکت به سمت کشاورزی ارگانیک با چالش‌هایی مواجه می‌کند و در زمینه بسترهای دانشی لازم برای توسعه و ترویج کشاورزی ارگانیک در کشور خلاءهایی وجود دارد.

سن کشاورزی در ایران تقریباً بالاتر از میانسالی است و همیشه در پذیرش فناوری از سوی کشاورزان مقاومت وجود دارد. خوشبختانه با توجه به اینکه بسیاری از گروه‌ها به سمت کشاورزی ارگانیک روی آورده‌اند، گروه‌هایی هم به منظور مشاوره در این حوزه در حال شکل‌گیری است که این گروه بسیار کمک‌کننده خواهند بود. شاید امروز خلاءهایی وجود داشته باشد اما در عین حال گروه‌هایی از کشاورزان را هم داریم که مروجانی در حوزه جهاد کشاورزی در میان آنها حضور دارند تا خلاهای موجود را پر کنند.

همان طور که کشاورزی ما سنتی است، بسیاری از روش‌های مورد استفاده در کشاورزی هم مبتنی بر دانش بومی خودمان است. دانش‌ بومی ما در بخش‌های مختلف مانند مدیریت آفات، ‌علف‌های هرز و… کاربرد دارد. به عنوان مثال در شمال کشور برای کشت برنج ارگانیک از اردک به منظور از بین بردن علف‌های هرز استفاده می‌شود. این دانش بومی متعلق به خودمان است. مواردی از این دست بسیار وجود دارد که بر مبنای دانش بومی است و می‌تواند در کشاوزی ارگانیک هم مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین چنین دانشی در کشاورزی ما نهادینه است و شاید باید آن را به نوع دیگری به کشاورز عرضه کنیم.

در عین حال، با وجود همه مزیت‌هایی که برای کشاورزی ارگانیک در کشور برشمرده می‌شود اما باز هم نمی‌توان با مرزبندی دقیقی مدعی شد که چند درصد از کشاورزی ایران قابلیت ارگانیک شدن را دارد. چندین سال است که در بخش‌های خصوصی و دولتی استفاده از کود و سم فرهنگ‌سازی شده است تا عملکرد بهبود پیدا کند. در بسیاری از موارد به جاهایی پا می‌گذاریم که تصور می‌کنیم بکر است اما قوطی سم را در آنجا می‌بینیم. بنابراین پاسخ به این سوال که چند درصد از کشاورزی ایران می‌تواند ارگانیک شود بسیار دشوار است. شاید بتوان در این زمینه یک دسته‌بندی کرد. در باغات کشور بهتر می‌توانیم وارد حوزه کشاورزی ارگانیک شویم. همچنین در حوزه گیاهان دارویی پتانسیل بالایی داریم. به این دلیل که گیاهان دارویی کشور اصلاح‌نشده هستند و هنوز وابستگی چندانی به نهاده‌های شیمیایی ندارند که ورود به کشاورزی ارگانیک را دشوار کند.

الزامات فرهنگی ترویج کشاورزی ارگانیک

کشاورزی ارگانیک هم از جنبه زیست محیطی و هم از جنبه ارتقای سلامت جامعه حائز اهمیت است و باید مصرف محصولات ارگانیک به عنوان یک فرهنگ عمومی ترویج شود. در این زمینه به الزامات فرهنگی هم نیاز خواهیم داشت اما در خصوص فرهنگ‌سازی مشکلی اساسی وجود دارد. فصل اول کشاورزی ارگانیک اعتمادسازی است. به این معنا که باید اعتماد دوجانبه بین تولیدکننده و مصرف‌کننده ایجاد شود. واژه ارگانیک واژه جالب توجهی است و به هر فروشگاهی که مراجعه کنید می‌بینید که دست کم یک محصول از این واژه به راحتی استفاده می‌کند. اولین مشکلی که در این شرایط ایجاد می‌شود، این است که اعتماد را خدشه‌دار می‌کند. در بسیاری از موراد اصول ارگانیک با تولید سنتی بسیار متفاوت است و به همین دلیل نمی‌توان روی هر محصولی اسم ارگانیک گذاشت. گرچه ممکن است میان تولید ارگانیک و تولید سنتی در برخی موارد هم‌پوشانی وجود داشته باشد اما این طور نیست که هر تولید سنتی الزاماً ارگانیک باشد.

متاسفانه تا به امروز در حوزه فرهنگ‌سازی در کشاورزی ارگانیک بسیار ضعیف عمل کرده‌ایم. ما هنوز این تفکر را داریم که محصولی که به صورت سنتی تولید می‌شود، ارگانیک است. محصول ارگانیک الزامات قانونی هم دارد و بنابراین هر محصولی که به صورت سنتی تولید شده است را نمی‌توان ارگانیک نامید. اگر قرار است در این زمینه فرهنگ‌سازی انجام دهیم، باید این کار را از پایه و مدارس دنبال کنیم. البته در حال حاضر تعدادی مدارس محیط زیستی ایجاد شده است اما تعداد آنها محدود است. اگر بتوانیم موضوع کشاورزی ارگانیک را وارد مدارس کنیم و کودکان را از پایه با کشاورزی ارگانیک آشنا کنیم، بستر برای ایجاد بسیاری از تغییرات آماده خواهد شد.

بسیاری از خانواده‌ها در حال حاضر آمادگی استفاده از محصول ارگانیک را دارند اما اطلاع‌رسانی لازم در این زمینه وجود ندارد. هیچ تبلیغی در حوزه محصولات ارگانیک در صدا و سیما نمی‌بینیم و حتی سایر رسانه‌ها هم به صورت محدود به این موضوع پرداخته می‌شود. از این نظر با کشورهای اروپایی که در مصرف محصولات ارگانیک پیشرو هستند بسیار فاصله داریم.

 

 

 

 

اگر از مطالب ما لذت بردید با دوستان خود به اشتراک بگذارید.